سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنها تر از تنها

18روزه که ندیدمش.18 روز و 2 ساعت

 

 و 47 دقیقه و 29،28،27،... ثانیه.


همینطور داره به ثانیه ها اضافه میشه.

به دقیقه ها.به ساعت ها .به روزها و شاید هفته ها.


ندیدمش چون ازش دورم.


چون 1000 کیلومتر ازش فاصله دارم.


چه فرقی داره که ازش دور باشم یا بهش نزدیک.


اون که نمی خواد منو ببینه.


اون که منو دوس نداره.


حداقل اینطوری به خودم میگم من ازش دورم

 

اگه فاصله ها از بین برن میاد پیشم.میاد که منو ببینه.

 

ولی یاده پارسال که میفتم،همه ی امیدم از بین میره.


اخه پارسال بعد از31 روز برگشتم خونه.


21.5.1388.


اما اون بعد از 9 ساعت و 25 دقیقه اومد خونمون.


اونم نه به خاطر من،به خاطر دیدنه تکراره رستگاران.


امسال که دیگه خیلی بدتره.اخه اون داره درس میخونه

 

 و احتمالا اصلا نمیان خونمون.اگه هم بیان مامانش و باباش میان.


نمی دونم چرا اینارو مینویسم.


شاید یه روزی که دیگه من نبودم،و اون دلش برای خواهش کردنای

 

من تنگ شد،دلش برای دیدنه اشکام تنگ شد،یا برای صدای

 

شکستن قلبم یادش بیاد که یه وبلاگ هم داشتم


یه وبلاگ که بارها بهش گفته بودم یه سر بهش بزنه

 

ولی هیچ وقت این اتفاق نیفتاد.


بیاد و این نوشته هارو بخونه.بدونه اون روز که برگشتم

 

چقدر دلم برای دیدن چشای جادویش تنگ شده بود اما اون نیومد


چقدر حرف داشتم که باهاش بزنم اما اون حتی بهم سلام هم نکرد.


تنها نگاهی سرد و گذرا.


اینو برای اون مینویسم.شاید یه روزی که من به ارزوم

رسیده باشم و دیگه نبودم بخونه.

 

سلام.


یه سلام
ساده میکنم.چون میدونم اگه بهت

 

 بر نخوره و جواب بدی فقط یه سلام ساده میکنی.


میخوام به توی که حتی الان حاضر نیستی

 

باهام چت کنی یه چیزایی رو یاد اوری کنم.


بهت بگم این تو بودی که به من چتو یاد دادی.این تو بودی یهم گفتی

 

یاهو چیه چت چیه.این تو بودی که اولین بار بهم گفتی عشق چیه.

 

بهم دوست داشتنو یاد دادی و بهم گفتی دوست دارم.


تو بودی که هر سال به یه بهونه بهم یاد اوری میکردی که دوسم داری.


اما حالا چی؟حالا کجایی؟


کجایی ببینی تو کوچه پس کوچه های یاهو دنبالت میگردم.

 

کجایی ببینی هنوز هیچکسو پیدا نکردم که عشقو به خوبی تو معنی کنه.


هنوز هیچکسو پیدا نکردم که بهم بگه قرارمون ساعت عشق.


هنوز هیچکسو پیدا نکردم که باهاش خاطرات بچگی رو مرور کنم.


هنوز کسی پیدا نشده که بهم بگه به خدا عشقتم.


اره شاید این حرفا برات اشنا باشه.اگه برات زحمتی نباشه

 

و یه کم فکر کنی میبینی یه روزی این حرفارو خودت بهم زدی.


 کجاییییییییییییی؟؟؟؟؟؟


کجایی که مثل قدیما بهم بگب دوسم داری و من بهت بگم دوست دارم.


باز الان مثل همیشه گریه ی بغضمو در اوردی.


مثل همیشه اشکام راه خودشونو بلدنوبه امروز فکر کن که اگه من

 

ازت خواسته بودم اینارو بخونی هرگز این کارو نمی کردی.ولی حالا که نیستم... .


همیشه دوست داشتمو دارمو خواهم داشت.


تنها ستاره ی من.


دوست دارم با این که دوسم نداری.

 


نوشته شده در شنبه 89/4/26ساعت 8:58 عصر توسط یه عاشق نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

***********************************************

Best Cod Music

*********************

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس