سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنها تر از تنها

هنگامی که اندوه من به دنیا امد از او پرستاره کردم وبا مهرولطافت نگاهش داشتم اندوه من مانند همی

چیزهای زنده بالا گرفت ونیرومند و زیبا شدو سرشار ازشادی های شگرف.من و اندوهم به یکدیگر مهر

 می ورزیم و جهان گردا گردمان را همدوست می داشتیم زیرا که اندوه دل مهربانی داشت ودل من از اندوه

 مهربان شده بود.هرگاه من و اندوه با هم سخن می گفتیم روزهامان پرواز میکردندو شب هامان اکنده از

رویا بودند زیرا که اندوه زبان گویایی داشتو زبان من هم از اندوه گویا شده بود.هرگاه من و اندوه با هم اواز

می خواندیم همسایگان ما کنار پنجره هاشان می نشستندو گوش می دادند زیرا که اواز های ما پر از

یادهای شگفت بود .هرگاه من و اندوه با هم راه می رفتیم مردمان ما را با چشم های مهربان مینگریستند

و با کلمات بسیار شیرین با هم نجوا می کردند.بودند کسانی که از دیدن ما غبطه می خوردند زیرا که اندوه

 چیز گران مایه ای بود و من از داشتن ان سرفراز بودم.ولی اندوه من مردچنان که همه چیز های زنده می

 میرند و من تنها مانده ام که با خود سخن بگویم و با خود بیندیشم .اکنون هرگاه سخن می گویم سخنانم

به گوش سنگین می اید و هرگاه اواز می خوانم همسایگانم برای شنیدن نمی ایند.هرگاه هم درکوچه راه

می روم کسی به من نگاه نمی کند.فقط در خواب صداهایی می شنوم که با دلسوزی می گویند:ببینید

این خفته همان کسی است که اندوهش مرده است


نوشته شده در سه شنبه 88/4/2ساعت 10:37 عصر توسط یه عاشق نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

***********************************************

Best Cod Music

*********************

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس